تربیت فرزند امری بسیار حائز اهمیت است که خانوادهها باید بیش از پیش به آن توجه کنند. شاید در جواب این سؤال که تربیت فرزندمان را از چه زمانی شروع کنیم، جواب ابتدایی ما این باشد که خب از زمانی که زاده میشود یا زمانی که کمی از آب و گل درآمده باشد؛ اما واقعیت این است که شروع تربیت فرزند از سالها پیش از ازدواج آغاز میشود! شاید برای خود شما اتفاق افتاده باشد یا از اطرافیان خود شنیده باشید که به پسر یا دختر نوجوان یا جوانشان بگویند: «پسرم، دخترم، این کار رو نکن! من هم سن و سال شما بودم، این کار رو کردم و دودش به چشمم رفته و ضررش رو دیدم.» یا ممکن است به فرزندتان گفته باشید یا از اطرافیانتان شنیده باشید که به پسر یا دختر نوجوان و جوانشان اشاره کنند و بگویند: «درست کارهایی میکند که مرا یاد نوجوانی و جوانی خودم میاندازد.» مثالهای فوق بهخوبی نشان میدهد که پارهای از رفتارهای دوره نوجوانی و جوانی ما به صورت ناهشیار از ما به نسل ما منتقل میشود. حتی میشود گفت: برخی از رفتارهای فرزندان ما نادانسته و ناخواسته از نیاکان و بستگان، به آنها منتقل میشود. طوری که پارهای از رفتارهای فرزندانمان ما را به یاد خدا بیامرز پدربزرگ یا مادربزرگمان میاندازد. مثلاً میگوییم: «نظم و ترتیبش، سلیقهاش، شوخی و خندهاش، دست و دلبازیاش و… مرا یاد خدا بیامرز پدربزرگم میاندازد.» پس اولین مرحله برای تربیت فرزندمان این است که روی رفتار و شخصیت خودمان کار کنیم. اینکه بدانیم، چقدر خلق و خوی ما، میزان توانمندسازیمان، تقویت استعدادها و پرورش اخلاق در خودمان تأثیرگذار بر روی آینده فرزندمان است، همینطور فرزندمان را باید به گونهای تربیت کنیم که نسل پس از او هم از تربیت صحیح بهرهمند شود. یادمان باشد تربیت فرزند یعنی، تربیت یک نسل!
مرحله دوم در تربیت فرزند، انتخاب همسر است. بدین معنا که نه تنها از نظر همسر بودن، که از نظر نقش پدر بودن و مادر بودن هم شایستگیهای لازم را داشته باشد. از جمله: گشادهرویی، گشادهدستی، غیرت بجا، آرامش و نشاط، صبوری و تدبیر، احترام و نگهداشت خانواده و مهمتر از همه بودن الگوی مناسبی برای فرزندمان در آینده. بیتردید اولین الگوی کودک پدر و مادرش خواهند بود. به تعبیر دیگر ما پدر و مادرها قهرمانان زندگی فرزندمان هستیم. چقدر فرد مورد ازدواج ما خودش را در آینده پدر یا مادر شایستهای میداند؟ چقدر خودش را مسئولِ به شایستگی تربیت کردن فرزندش میداند؟ آیا آماده تغییر کردن و پذیرفتن دنیای فردای فرزندش خواهد بود؟ آیا میداند که نوع رفتارش با همسر خود، در حضور کودک تا چه حد تأثیرگذار است؟
توجه داشته باشیم ما و همسری که انتخاب میکنیم، در آینده تمام پشت و پناه فرزندمان خواهیم بود. خوب و بد را از ما یاد خواهد گرفت و اگر همسری که انتخاب میکنیم بر اساس تدبیر و صبر نباشد، گاهی با یک انتخاب اشتباه تمام سرنوشت کودکمان را ممکن است تغییر دهیم. یکی از سؤالاتی که همیشه بچهها از پدر و مادرشان میپرسند این است که چطور با هم آشنا شدید؟ چطور عاشق هم شدید؟ و در ذهن خودشان رؤیاییترین و آرمانیترین و عاشقانهترین حالت ممکن را در رسیدن پدر و مادرشان به هم میسازند. پس به هنگام انتخاب همسر، پدر و مادر بودنش را هم برای فرزندمان مد نظر بگیریم. نکته بعدی، درباره خانواده همسر آینده ماست. اینکه همسری که انتخاب میکنیم، خانوادهای با چه فرهنگ، دیدگاه، آداب و رسوم، اخلاقیات، عقاید و… دارد. یعنی هم اصالت خانواده و هم تربیت خانوادگی بسیار مهم است. اصالت تنها به معنی این نیست که از خاندان مطرح یا مشهور باشد. اینکه در یک خانواده هرکس بنا به نقشی که دارد جایگاه و احترام داشته باشد، روابط برادران و خواهران با هم، روابط پدر و مادر با هم و با فرزندشان و… همگی مهم است.
چرا در فرهنگ عامه داریم، حلالزاده به داییاش میره؟ انسان از محیط خود رنگ میگیرد. چه مثبت و چه منفی. همچنین میتواند با آگاهی و اراده کاری کند که نکات منفی محیط پیرامونش به او منتقل نشود. یعنی توجه کنیم روابط اعضای خانواده همسر آینده ما با یکدیگر چگونه است؟ آیا هر یک از اعضای خانواده دچار وسواس فکری یا عملی هستند؟ خسیس هستند یا دست و دلباز؟ انسجام خانوادگی دارند؟ به عبارتی دیگر خانوادهگرایی چقدر بین اعضای خانواده دیده میشود و نقش دوستان در خانواده افراط و تفریط است یا تعادل دارد؟
سطح صله رحم یا همان رفتوآمدهای خانوادگیشان به چه صورت است؟ آیا خانواده پرخاشگری دارد که سریع از کوره در میروند یا اهل گذشت و صبوری هستند؟ آیا آبروی افراد برایشان اهمیت دارد؟ آیا دارای صفات بخیل بودن، تنگنظری، حسادت، کینه و… هستند یا از پیشرفت و خوشبختی دیگران یا حتی اعضای خانوادهشان خوشحال میشوند؟ آیا پدر و مادر، فرزندشان را مستقل میپسندند یا وابسته به خودشان؟ یا به عبارت سادهتر اعضای خانواده اهل دخالت نابجا در زندگی دیگر اعضا هستند یا نه؟ آیا اهل بدبینی و شک هستند؟ توجه کنیم، با تمام این توضیحات، در مقابل نکات منفی و مثبت، همسر آینده ما همانندسازی کرده است یا ناهمانند سازی؟